چه چیزی پشت موفقیت چشمگیر ChatGPT قرار دارد؟ کالوین فرنچاوون (Calvin French-Owen)، مهندس سابق OpenAI، در یادداشتی بیپرده از تجربهی یکسالهی خود در این شرکت میگوید؛ تجربهای که شامل ساخت Codex تنها در ۷ هفته، کار بدون توقف، رشد بیسابقهی تیمها و چالشهای واقعی در توسعه محصولات هوش مصنوعی است.
او با نگاهی از درون به ساختار OpenAI، از فضای شبیه به استارتاپ، آشفتگی ناشی از رشد سریع، فرهنگ کاری متفاوت، و دغدغههای امنیتی هوش مصنوعی پرده برمیدارد. این روایت صادقانه از پشتپرده ChatGPT، دیدی متفاوت به یکی از مهمترین شرکتهای هوش مصنوعی جهان ارائه میدهد.
فرهنگ کاری در OpenAI چگونه است؟
بسیاری تصور میکنند OpenAI مانند یک غول فناوری ساختاری سخت و خشک دارد؛ اما فرنچاوون تجربهای متفاوت را روایت میکند. او از محیطی پویا، چابک و گاه بیساختار میگوید که شباهت زیادی به یک استارتاپ نوپا دارد.
۱. فضای کاری شبیه استارتاپ، با رشد انفجاری
فرنچاوون مینویسد که در مدت فقط یک سال، تعداد کارکنان OpenAI از حدود ۱۰۰۰ نفر به بیش از ۳۰۰۰ نفر رسید. این رشد سریع باعث شد بسیاری از فرآیندها مثل استخدام، مدیریت تیمها و ارتباطات داخلی تحت فشار قرار بگیرند. با اینکه شرکت بهسرعت بزرگ شده، اما همچنان فضای آن شبیه به استارتاپهای کوچک باقی مانده است؛ چابک، بدون تشریفات اضافی و مبتنی بر تصمیمگیریهای سریع.
۲. نبود ساختار ثابت در تیمها
به گفته فرنچاوون، ساختار مدیریتی در OpenAI بسیار سیال است. برخی پروژهها بدون مدیر مستقیم یا حتی بدون ساختار مشخص پیش میروند. همین موضوع باعث میشود تیمها در برخی مواقع پروژههای مشابه را موازی با یکدیگر انجام دهند، بدون اطلاع از کار یکدیگر. او میگوید که حداقل شش نسخه مختلف از یک ابزار ساده مانند مدیریت صف (Queue Manager) دیده است.
۳. کدهای درهم؛ قدرت و ضعف Python
استفاده گسترده از زبان Python که هم ساده و هم انعطافپذیر است، مزایایی دارد؛ اما در عین حال باعث شده تا بسیاری از کدها ساختار استاندارد نداشته باشند. فرنچاوون بکاند اصلی OpenAI را «انباری از کدهای رهاشده» توصیف میکند که گاهی باعث کندی یا ناپایداری سیستمها میشود.
پروژه Codex؛ از ایده تا اجرا در ۷ هفته
Codex یک مدل هوش مصنوعی توسعهیافته توسط OpenAI است که توانایی درک زبان طبیعی و تبدیل آن به کدهای برنامهنویسی را دارد. این مدل در واقع مغز متفکر پشت ابزارهایی مانند GitHub Copilot و قابلیت کدنویسی در ChatGPT است. کالوین فرنچاوون روایت میکند که چگونه پروژه Codex در مدتزمانی کوتاه و با تیمی کوچک، از یک ایده اولیه به محصولی کاربردی و موفق تبدیل شد.
۱. تیم کوچک، پروژه بزرگ
تیم سازنده Codex شامل تنها ۸ مهندس، ۴ محقق، ۲ طراح، ۲ مسئول بازاریابی و یک مدیر محصول بود. این تیم کوچک در عرض ۷ هفته محصولی را ساخت که امروزه بخشی از زیرساخت ChatGPT است. فرنچاوون میگوید در این مدت تقریباً هیچکدام از اعضای تیم خواب کافی نداشتند.
۲. انتشار بدون تبلیغات، استقبال بینظیر
جالب آنکه Codex بدون هیچ تبلیغ یا مراسم رسمی معرفی شد؛ تنها با اضافه شدن به نوار کناری ChatGPT. اما همانلحظه که کاربران آن را دیدند، استفاده از آن بهطور انفجاری رشد کرد. فرنچاوون مینویسد: «در عمرم ندیده بودم محصولی فقط با قرار گرفتن در یک سایدبار، تا این حد سریع رشد کند.»
نگاه OpenAI به ایمنی ChatGPT
بحث ایمنی در توسعه مدلهای زبانی بزرگ مانند ChatGPT، یکی از دغدغههای مهم محافل فناوری و افکار عمومی است. کالوین فرنچاوون در روایت خود بهخوبی نشان میدهد که این موضوع در OpenAI نهتنها نادیده گرفته نشده، بلکه بهطور جدی در سطوح مختلف مورد توجه قرار دارد.
۱. تمرکز بر تهدیدهای عملی، نه فقط نظری
یکی از برداشتهای اشتباه رایج درباره OpenAI این است که این شرکت فقط به ساخت مدلهای قویتر فکر میکند و به ایمنی بیتوجه است. اما فرنچاوون میگوید که تیمها در OpenAI بیشتر بر تهدیدهای واقعی تمرکز دارند؛ از جمله سوءاستفاده از مدلها برای تولید محتوای خطرناک، دستکاری سیاسی، نشر نفرت، آسیب به خود، یا حملات Prompt Injection.
۲. تحقیق روی ریسکهای بلندمدت ادامه دارد
هرچند تمرکز اصلی روی تهدیدهای روزمره است، اما بخشهایی از شرکت همچنان روی خطرات بلندمدت مانند اثرات اجتماعی یا استفاده نظامی از مدلهای زبانی کار میکنند. به گفته فرنچاوون، OpenAI میداند که میلیونها نفر روزانه از محصولاتش استفاده میکنند و این مسئولیت سنگینی است.
فرهنگ پنهانکاری و تعامل با شبکههای اجتماعی
فرنچاوون اشاره میکند که در OpenAI تلاش زیادی برای جلوگیری از نشت اطلاعات به بیرون انجام میشود. اطلاعات داخلی در سطح گسترده به اشتراک گذاشته نمیشود و بسیاری از تصمیمها پشت درهای بسته گرفته میشوند. با این حال، تیمها بهشدت به فضای توییتر (X) توجه دارند؛ طوریکه اگر پستی درباره ChatGPT وایرال شود، احتمال واکنش رسمی از سوی OpenAI زیاد است. او با شوخی مینویسد: «این شرکت با حالوهوای توییتر اداره میشود!»
روایت کالوین فرنچاوون، نگاهی کمیاب و واقعی به پشتپردهی یکی از تأثیرگذارترین شرکتهای هوش مصنوعی دنیاست. او نشان میدهد که پشت هر موفقیتی مانند ChatGPT، تیمهایی سختکوش، روزهایی بیوقفه، چالشهای ساختاری و دغدغههایی واقعی قرار دارد.
>>>>>>
81ab09ee9a06b32cead28e012ff1698d9893f64f />